دنیای من

سلام...سلام و باز هم انتظار

سلام....نه نه نه....

انتظاار ها به سر نمیرسد...اومدم بگم دارم این وب رو میبندم و یکی مثل این تو بلاگفا میزنم....

البته توهین به لاکس بلاگ نشه

چون اونجا سزیعتر باز میشه دارم این کار رو میکم....فعلا بااااااااااااااااااااای

[ چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, ] [ 1:21 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

بعد از یه عالمه مدت سلوم

درود بر دوستان گلم...

به خدا این چند وقته که آپ نکردم یا نبودم

یا بودم اما غصه دار بودم

الانم تا 30 ساعت دیگه پرسپولیسم بازی داره وقت ندارم همه چی رو تعریف کنم فردا میام میگم

بااااای

به امید برد تیم محبوبم پرسپولیس

و گل  زنی بازیکن محبوبم

علی کریمی

[ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ] [ 19:43 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

یه کار خییییییییییییییییلی بد کردم!

 وای من امروز صبح پاشدم درسم رو خوندم بعد رفتم تو سایت پرسپولیس...بعد اونجا یه پسره

گفت که رفته باشگاه و علی دای میخواد بیاد پرس!

بعدم همش مردم بهش گیر میدادن

منم بهش گیر دادم بعد اون به من و

چند نفر دیگه فحش داد

منم هرچی تو دهنم بود (از اوناشا!)

بهش گفتم...

خلاصه

سیری از نظرات منفی بر من سرازیر شد...

منم که مثل سگ پشیمون بودم هی شروع کردم به معذرت خواهی اما خب اونا

بالاخره منو بخشیرن

و یه جورایی هم بهم

حق دادن

یکی باورش نمیشد من دخترم!

دیگه فک کن چی گفته بودم!!!!!

و دیگر هیچ..

 

[ دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, ] [ 12:59 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

درود....یه روز پر از شادی....

سلام دوستااااااااااان

من خیییلی خوشحالام به 3 دلیل:

1.فاینالم رو قبول شدم در حالی که هیچی نخونده بودم.....

(بزن اون کف قشنگه رو.....آها...شله...شله...)

 

شماره زبان آموزی

 

 

881030

 

     نمره فاینال

 

 

           75      

نمره کلاسی

 

 

88            

مجموع

 

 

85

وضعیت

 

 

قبول

2.اینکه بعد از امتحان جغرافی امروز فقط باس 1 فیزیک رو بدم و تموم میشه!!!!

 

 

3.و شاید یکی از مهم ترین اتفاقات (حد اقل واسه من)

اینکه علی کریمی که چند روز پیش گفته بود از پرسپولیس میره

(و با این حرفش باعث شده بود من کلی غصه بخورم و اکش بریزم..)

دیروز با باشگاه به توافق رسیده و میمونه.....

 

 

 

یعنی من این خبر رو شنیدم...تا نیم ساعت داشتم میذوقیدم...

من امروز امتحان جغی دارم...

خوندم...آسون بود

اصلا هم ایسیتیریس ندالم...

ایشالله که از اینم یه 20 خوشمل بگیرم

(نه اینکه همه رو 20 میشی جان خودت....)

که چه...چرا میخندی؟تا حالا 3 تا رو 20 میشم

انگلیسی(نمیری بابا....)

ورزش(اوفففففف)

و

.

.

دین و زندگی!(این دیگه آخرشه....)

حالا هرچی 20 نه 16 چه فرقی داره نمره نمره است دیگه...

دیگه اینکه 10هم تیر(وقتی یه نی نی 2 روزشه..)

این پرانتز رو دوستای نزدیکم میدونن چیه؟!

میخوایم بریم مشهد..اوخیییی

از وقتی از مشهد اومدم رشت(آخه من مشهد زندگی میکردم..اما مشهدی نیستما!)

آره از اون موقع فقط یه بار رفتم مشهد که اونم خوش نگذشت

به هر حال....راستی به قول یکتا

سوال هفته:نظر شما راجع به امتحانات چه بود؟؟

گریه نکنین بابا....یه سواله دیگه...

گزینه ی 1.افتضاح

گزینه 2.گند

گزینه 3.بد

گزینه 4.گند(چون خیلی مهمه)

گزینه 5.جواب 1و 4 است...

این خیلی مهمه لفطا ج بدین...

دیگه دیره واسه موندن باید از پیشتون برم

.

.

.

و گرنه دیر میرسم سر جلسه امتحاااان!

پس فعلا بااااااااااای اوه ببشخید بدرود

[ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, ] [ 7:45 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

من موقتا برگشتم.....

دوستان........

سلام.......من برگشتم اما موقتی.......چون زمزمه هایی هست که علی آقا میمونه

واسه همینم برگشتم...اگه بره منم ممیرم....

اما بشنوید از این چند وقتی که من نبودم......

تو این چند وقته خییییییییییییییییلی اتفاقات افتاد...

ما رفتیم اردو....خیییلی خوش گذشت...یه اتفاقای باحال هم واسمون افتاد که توی وب دوستم

"نوشته هایی از جنس خاطرات روزانه"

هست....برید اونجا بخونین.....

دیگه من مدارک یه آقایی رو پیدا کردم بعد بهش دادمش...یعد اون آقا به من مشت و لوق داد....

دیگه.....

کلی با زکیه قهر و آشتی کردیم....

راستی گفتم زکیه....

یه شکلک داریم از ذبیر ریاضی زکیه اینا خانوم بوقلمون

اسمش این نیستا!!!

اما شبیهشه....حالا میذارم میبینین

                                                                شکلک یاهو - جدید - تصاویر زیبا ساز

            دیدین؟    

به خدا کپی خودشه....نخ سوزن لباش....

دیگه اینکه امتحانامون شروع شده...میم ولی دیر به دیر....

بای بای

شکلک یاهو - جدید - تصاویر زیبا ساز
[ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 22:27 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

آخرین پست

 

سلام.....پرسپولیسی ها احتمالا بازی با الهلال رو دیدن....

دلیل اینکه پست پایین رو گذاشتم این بود که میخواستم بگم...من دیگه پست نمیذارم....حالا که علی نیست...

فقط قبل رفتن یه چیز میخوام بگم...آهای اونایی که خودتونن رو پرسپولیسی خطاب میکنید....حالا خوشحالین؟

خوشحالین اسطوره تیمتون رو دارین از دست میدین؟؟انقدر بهش گیر دادین که خسته شد.....

و یه چیزم به علی کریمی عزیزم میگم....قبلا هم تو وب شیث و علی گته بودم که بهتره بری کاپیتان....

آره برو..اینجا قدر تو رو نمیدونن.....

اما عزیزم بی زحمت حالا که داری از تیم میری از قلب منم برو .....هرچند میدونم این اتفاق نمیافته...

کاپیتان من تا اخر عمرم دوستت خواهم داشت....

یا تو.....یا هیچ چیز.....

خداحافظ کاپیتان....جادوگر ...یا هر چیز دیگه....

خداحافظ صاحب خونه ی قلب من.....فقط گاهی به خونت یه سری بزن....

تو حق داری...حتی اگه نداشتی هم من باهات بودم.....توی تیم ملی میبینمت....

دوستت دارم.....خداحافظ....

دوستان مٍثلا پرسپولیسی بدانید و آگاه باشید....که اینی که از دستش دادین علی کریمی بود....

خییلی اشتباه کردین.....خیییلی....شما با این کار زندگی منو ازم گرفتین.....هیچکی جز زکیه نمیفهمه من چی

میگم....

زکی جون خواهرم...کاش الان پیشم بودی.....کاش بودی و این خنجر رو از تو قلبم در میاوردی....

خدانگهدار.....

[ سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 21:15 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

علی کریمی:پرسپولیس به من احتیاجی ندارد

به گزارش ايسنا، علي كريمي پس از بازي با الهلال كه با شكست يك بر صفر تيمش همراه بود، اظهار كرد: واقعا افتضاح بوديم. هيچ وقت يادم نمي‌آيد كه در اين فصل پرسپوليس اين قدر بد بازي كرده باشد. واقعا حرفي در مورد بازي ندارم. بدترين بازي فصل پرسپوليس بود.

وي ادامه داد: در شرايطي كه همه چيز دست خودمان بود و مي‌توانستيم به راحتي به مرحله بعد صعود كنيم، كارمان به روز آخر كشيده شد و مسبب اين هم خودمان هستيم.

كريمي گفت: وقتي مقابل 70 ـ 80 هزار تماشاگر چه در بازي قبل و چه در اين بازي نتوانيم نتايج لازم را كسب كنيم مشكل است و هواداران بايد صبر ايوب داشته باشند كه تاكنون ما را تحمل كرده‌اند. هر اعتراضي كه به ما كرده‌اند حق داشتند. آن‌ها امسال سنگ تمام گذاشتند. اين فصل براي ما كابوس‌وار بود و آن‌ها بايد در چند بازي باقي مانده از ليگ و جام باشگاه‌ها ما را تحمل كنند تا براي فصل آينده مديريت تيم بازيكناني كه دوست دارند را بياورد و تيم‌شان را بسازد.

كريمي ادامه داد: اگر من بازيكن حرفه‌اي هستم بايد قبول كنم كه امروز روز كابوس‌واري داشتم و اگر جاي مربي بودم خودم را تعويض مي‌كردم، وقتي يك روز، روز بد من باشد نمي‌توانم بگويم كه خوب بودم. اگر بازيكني قرارداد حرفه‌اي دارد و پول حرفه‌اي مي‌گيرد بايد حرفه‌اي برخورد كند. امروز تنها پولادي در زمين خوب كار كرد و حقش بود تماشاگران او را تشويق كنند.

كاپيتان پرسپوليس در ادامه بيان كرد: من معتقدم در بازي برابر الشباب كه 6 گل به ثمر رسانديم هم خوب كار نكرديم، تنها موقعيت‌هايمان گل شد. آن بازي روز خوب ما بود و خدا هم در عيد به طرفداران عيدي داد و باعث شد 6 گل بزنيم و آن‌ها خوشحال شوند.

وي افزود: فصل در حال تمام شدن است و اميدوارم اين چند بازي هم تماشاگران ما را تحمل كنند تا فصل بعد تيمي كه مي‌خواهند ساخته شود. خوشحالم كه اين فصل كابوس‌وار را پشت سر مي‌گذارم.

كريمي همچنين در پاسخ به سوال يكي از خبرنگاران كه به توجه بازيكنان پرسپوليس به چهره‌شان در اسكوربرد ورزشگاه اشاره مي‌كرد، گفت: اين مسئله شخصي هر بازيكن است و به خودش مربوط مي‌شود، خودم را در اندازه‌اي نمي‌بينم كه براي مسائل شخصي نظري بدهم. مشكلات ما اين‌ها نيست. اين مشكلات از اول فصل شروع شده و تا پايان فصل هم همراه ما آمد. خدا را شكر كه فصل در حال تمام شدن است.

علي كريمي اظهار كرد: دنيزلي به من خيلي لطف داشته است اما ديگر پرسپوليس نيازي به من ندارد و فكر مي‌كنم كه كم كم بايد رفت.

علي كريمي درباره علت عدم حضورش در بازي تراكتورسازي تبريز گفت: مطبوعات درباره آن بازي صحبت‌هايي كردند اما من مشكل گرفتگي عضله كشاله داشتم. با صحبتي كه با دنيزلي انجام داديم،‌ او به من استراحت داد. عده‌اي جوري صحبت مي‌كنند كه گويا اگر من در تبريز بودم اتفاق ديگري مي‌افتاد اما شايد اگر من بودم اتفاق بدتر از اين هم مي‌افتاد.

 

 كريمي درباره اين سوال كه برخي مي‌گويند اعلام ليست مازاد باعث شده بازيكنان پرسپوليس انگيزه خودشان را از دست بدهند، گفت: اين واقعا حرف خنده‌داري است. نمي‌دانم چطور مطبوعات چنين موضوعي را منتشر كرده‌اند. مگر سايت باشگاه اعلام كرده كه ليست مازاد فصل بعد چه بازيكناني هستند؟ اصلا مگر مي‌شود زماني كه بازيكنان قراردادشان با باشگاه تمام مي‌شود، ليست مازاد اعلام شود. از بين همه بازيكناني كه در تيم هستند، تنها سه چهار بازيكن در فصل بعد هم قرارداد دارند، بنابراين ليست مازاد واقعا خنده‌دار است.

وي ادامه داد: هميشه بايد حقيقت را بگوييم. مديريت باشگاه امسال از هيچ چيزي دريغ نكرد و همه تلاشش را براي باشگاه انجام داد، اميدوارم هواداران كه از دست ما ناراحت هستند، چند بازي آخر هم ما را تحمل كنند و فصل بعد رويانيان يك تيم رويايي را براي آن‌ها بسازد.

كريمي افزود: ماشاءالله آنقدر امسال هواداران را حرص داديم كه امروز حق داشتند از ما ناراحت باشند.

خبرنگاران از كريمي پرسيدند چطور بايد پرسپوليس را درست كرد كه او گفت: شما كه مي‌دانيد به من بگوييد چطور مي‌توان اين تيم را درست كرد. اگر راست مي‌گوييد خودتان بياييد كمك كنيد تا تيم درست شود.

كريمي با اشاره به اينكه خدا در اين بازي به ما رحم كرد، گفت: در رختكن كه با بازيكنان صحبت مي‌كرديم مي‌گفتيم واقعا شانس آورديم كه امروز 5 ـ 6 گل نخورديم. واقعا بد بازي كرديم و خدا به ما كمك كرد.

در حالي كه كريمي در حال سوار شدن به اتوبوس تيم پرسپوليس بود، خبرنگاري به او گفت شما بازيكن رويايي تيم هستيد و نبايد پرسپوليس را ترك كنيد كه او پاسخ داد: من بازيكن رويايي پرسپوليس بودم و ديگر نيستم.

 

[ سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 21:12 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

من مدرسه ام......

سلااااام....دوستان من الان مدرسه ام امتحان ادبیات داشیم در حد بارسلونا......

راستی گفتم بارسلونا ...امشب بارسا با چلسی بازی داره......یعنی کی میبره؟؟؟ من که میگم بارسا مقتدرانه

میبره...

میگی نه نیگا کن...پیش بینی های من تو فوتبال حرف نداره.....

دیشب هم که نگونگو.....پرسپولیس با الغرافه داشت......وااااااااای چقدر حرص خوردم.......همه بد بازی کردن به جز

شیث و کریمی...شیث که انقدر با این مجیدی کلنجار رفت تا بالاخره...مجیدی اخراج شد...

علی جان ما هم که یه گل زد در حد رونالدو....اما حیف که این احمق ها نتونستن 5 دقیقه خودشون رو نگه دارن...

ایششششششششششششششششششششش.......

حالا هرچی......من ناراحتم...خیییلی چون دلم واسه دوستام تنگ شده دوس دارم زود تر شنبه شه تا از شیراز

برگردن....نخ سوزن زکیه و مهفام.....

دیگه چی بگم؟؟؟آها الان خانوم فرخی داره هرچی من مینویسم میخونه......اکشال نداره بوخون.....

هه هه هه....الان مهتاب اومده پیش من نشسته همش وول وول میخوره.....این صندلی چرخ داره...همش

میچرخه...نچرخ بچه...در عین حال ساندویچ سیب زمینی با مرغ و مخلفات هم میخوره...هی هم به من میگه 

وااای تمرینای کلاس زبانم رو ننوشتم......ا

لان یکتا اینا هم اومدن...دارن هرچی من مینویسم رو میخونن....

حضور نیکا رو هم اعلام میکنم....

و دیگر هیچ.....

 

 

[ چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, ] [ 10:26 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

سلام...بعد از یه مدتی...

 

دوستان...امروووووووووووووووووووووووووز......5شنبه اس.... من خونه ام...........و فردااااااااااااااااااااااااا....

بچه ها میرن شیراز اردو......

این چند روزه اتفاق زیاد افتاد به طور مثال ما کللی امتحان داشتبم...که همشو خوب دادم جز...ریاضی! و دیگر خبر

مهم بازی داماش و پرسپولیس بود...که فک کنم دیگه همتون میدونین چی شد و اگه هم نمیدونین برین به لون یکی

وب من اونجا گفته ام...www.zr138.loxblog.com

خلاصه بعد از اون ماجرا ها و رای جنجالی کمیته انظباطی....که البته عجقمان پاداش گرفت ...روزنامه ها دیگه کاری

جز نوشتن راجع به پریپولیس ندارن....من هم دیگه حوصله ندارم.....پس فعلا باااااااای.

[ پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, ] [ 12:3 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

2 تا شعر خوکشل دیگه.....

اینام قشنگن از آلبوم 21 که مال adele است....هر دو تاش گشنگه شما چی فک میکننین؟

 

 

 

Set Fire To The Rain

I Let It Fall, My Heart
And As It Fell You Rose To Claim It
It Was Dark And I Was Over
Until You Kissed My Lips And You Saved Me
My Hands They're Strong, But My Knees Were Far Too Weak
To Stand In Your Arms Without Falling To Your Feet
But There's A Side To You That I Never Knew, Never Knew
All The Things You'd Say, They Were Never True, Never True
And The Games You Play, You Would Always Win, Always Win

But I Set Fire To The Rain
Watched It Pour As I Touched Your Face
Let It Burn While I Cried
Cause I Heard It Screaming Out Your Name, Your Name

When I'm With You I Could Stay There
Close My Eyes, Feel You're Here Forever
You And Me Together, Nothing Gets Better
Cause There's A Side To You That I Never Knew, Never Knew
All The Things You'd Say, They Were Never True, Never True
And The Games You Play, You Would Always Win, Always Win

But I Set Fire To The Rain
Watched It Pour As I Touched Your Face
Let It Burn While I Cried
Cause I Heard It Screaming Out Your Name, Your Name
I Set Fire To The Rain
And I Threw Us Into The Flames
Where I Felt Something Die
Cause I Knew That That Was The Last Time, The Last Time

Sometimes I Wake Up By The Door,that Heart You Caught Must Be Waiting For You
Even Now When We're Already Over
I Can't Help Myself From Looking For You

I Set Fire To The Rain
Watched It Pour As I Touched Your Face
Let It Burn While I Cried
Cause I Heard It Screaming Out Your Name, Your Name
I Set Fire To The Rain
And I Threw Us Into The Flames
Where I Felt Something Die
Cause I Knew That That Was The Last Time, The Last Time

 

اگه نیاز بود تا ترجمه اش رو هم بذارم بهم بگین....

اینم دومیش:

اما این از adele نیست این مال miley جونمه...

 

 

 

 

Stay

Well, it's good to hear your voice
I hope you're doing fine
And if you ever wonder
I'm lonely here tonight

I'm lost here in this moment
And time keeps slipping by
And if I could have just one wish
I'd have you by my side

Oooh
I miss you
Oooh
I need you

And I love you more
Than I did before
And it's a day I don't see your face
Nothing's changed
No one could take your place
It gets harder every day
Said you love me more
Than you did before
And I'm sorry it is this way
But I'm coming home
I'll be coming home
And if you ask me I'll stay
I will stay


While I try to live without you
Tears fall from my eyes
I'm alone and I feel empty
God I'm torn apart inside

I look up at the stars
Hoping you're doing the same
And somehow I feel closer
And I can hear you say

Oooh
I miss you
Oooh
I need you

And I love you more
Than I did before
And it's a day I don't see your face
Nothing's changed
No one could take your place
It gets harder every day
Said you love me more
Than you did before
And I'm sorry it is this way
But I'm coming home
I'll be coming home
And if you ask me I'll stay
I will stay

I will stay
Always stay
I never wanna lose you
And if I had to I would choose you
So stay
Please always stay
You're the one that I hold on to
'Cause my heart would stop without you

And I love you more
Than I did before
And it's a day I don't see your face
Nothing's changed
No one could take your place
It gets harder every day
Said you love me more
Than you did before
And I'm sorry it is this way
But I'm coming home
I'll be coming home
And if you ask me I'll stay
I will stay

 

 امیوارم خوشتون اومده باشه...

[ دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:, ] [ 1:15 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

یه شعر خییییی قشنگ...

 

سلام...این یه شعر خیییییلی خوشگل از خواننده مورد علاقه ام مایلی سایرس هه .....بعدا واسه اون دوستایی کع انگیسی بلد نیست معنیس رو میذارم ولی فقط به این متن شعر توجه کنین...خیلی قشنگه...

Miley Cyrus - Every Rose Has Its Thorn

We both lie silently still
in the dead of the night
Although we both lie close together
We feel miles apart inside

Was it something I said or something I did
Did my words not come out right
Though I tried not to hurt you
Yeah I tried
But I guess that’s why they say

[Chorus:]
Every rose has its thorn
Just like every night has its dawn
Just like every cowboy sings his sad, sad song
Every rose has its thorn

Yeah it does

I listen to our favorite song
playing on the radio
Hear the DJ say loves a game of easy come and easy go
But I wonder does he know
Has he ever felt like this
And I know that you’d be here right now
If I  i could let you know somehow


[Chorus]

Though it’s been a while now
I can still feel so much pain
Like a knife that cuts you the wound heals
but the scar, that scar  remains

[Solo]

I know I could saved a love that night
If I’d  known what to say
Instead of makin’ love
We both made our separate ways

and nowi hear you found somebody new
and that I  never meant that much to you
and To hear that tears me up inside
And to see you cuts me like a knife

[ دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, ] [ 1:47 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

تولد تولد تولدت مبارک

 

آقا حدس برن تولد کیه؟؟

.

.

.

تولد داداش شیث رضایی.........

هوراااااااااا !!!!!

بزن اون دست قشنگه رو....

از همین جا این روز میمون و مبارک رو به همه ی پرسپولیسی ها نخ سوزن طرفدارای داداش شیث تبریک عرض

میکنم......

و البته به همسرش....!

.

.

.

نترسین بابا....زکیه جووووووونم رو میگم که میدونم امروز از خود شیث هم خوشحال تره....

اینم یه کیک خوشگل واسه داداش گلم....ببخشید...به خاطر زکی باس بگم خواهر شوهر گلم...

جااان من ببین چه کیکی گرفتم....حااال کنین.....حااال...انقد خوشکله آدم دلش نمیاد بخوره...

ای واااای شمع نداره که....

بیا اینم شمع...خوفه؟؟؟همچین قلمی.......نازوووک.....

 

بازم تولدتش مبارک اشالله 13000000000ساله بشه....

[ یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, ] [ 20:36 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

تست عاشقی.....


یک تست روانشناسی بسیار جالب برای اینکه بدانید چقدر عاشق محبوبتان هستید. جواب سئوالات در پایین مطلب موجود است....

سوال اول:
شما به طرف خانه كسی كه دوست دارید می روید.
دو راه برای رسیدن به انجا وجود دارد:
ـ یكی كوتاه و مستقیم است كه شما را سریع به مقصد می رساند ولی خیلی ساده و خسته كننده است
ـ اما راه دوم به طور قابل ملاحظه ای طولانی تر است ولی پر از مناظر زیبا و جالب است.
حال شما كدام راه را برای رسیدن به خانه محبوبتان انتخاب می كنید؟راه كوتاه یا بلند؟
سوال دوم:
در راه دو بوته گل رز می بینید .یكی پر از رزهای قرمز و دیگری پر از رزهای سفید.شما تصمیم می گیرید 20 شاخه از رزها را برای او بچینید.
چند تا را سفید و چند تا را قرمز انتخاب می كنید
(شما می توانید یا همه را یا از تركیب دو رنگ انتخاب كنید)
سوال سوم:
با لاخره شما به خانه او می رسید .
یكی از افراد خانواده در را بر روی شما باز می كند.
شما می توانید از انها بخواهید كه دوستتان را صدا بزند.
یا اینكه خودتان او را خبر كنید.
حالا چكار می كنید؟
سوال چهارم:
شما وارد منزل شده به اتاق او می روید ولی كسی انجا نیست.پس تصمیم می گیرید رزها را همان جا بگذارید.
ترجیح می دهید انها را لب پنجره بگذارید یا روی تخت؟
سوال پنجم:
شب می شود شما و او هر كدام در اتاقهای جداگانه ای می خوابید..صبح زمانی كه بیدار شدید به اتاق او می روید:به نظر شما وقتی كه انجا می روید او خواب است یا بیدار؟
سوال اخر: وقت برگشتن به خانه است ایا راه كوتاه و ساده را انتخاب می كنید؟
یا ترجیح می دهید از راه طولانی و جالب تر بروید؟
....... ......... ....... .......
جواب ها :

جواب سوال اول:
جاده نشان دهنده عشق است اگر راه كوتاه را انتخاب كرده اید.زود و اسان عاشق می شوید.
ولی اگر راه طولانی را انتخاب كردهاید به اسانی عاشق نمی شوید.
 

جواب سوال دوم:
 تعدا رزهای قرمز نشان دهنده ان است كه در یك رابطه چقدر از خودتان مایه می گذاریدو تعداد رزهای سفید برعكس نشان می دهد كه شما چقدر در ان رابطه از طرف مقابلتان انتظار محبت دارید.به طور مثال اگر 18 رز قرمز و 2 عدد رز سفید انتخاب كرده اید به معناست كه شما 90% محبت می كنید و 10% انتظار محبت از طرف مقابل دارید.
 

جواب سوال سوم:
 سوال سوم نشان دهنده طرز برخورد شما بامشكلات در یك رابطه است.اگر شما از اعضای خانواده درخواست كرده اید كه محبوبتان را صدا بزند به این معناست كه شما از مواجه شدن با مشكلات می ترسید و امیدوار هستید كه مشكلات به خودی خود حل شوند.ولی اگر خودتان به اتاق رفته اید كه او را از حضور خود مطلع كنید این نشان می دهد كه شما با مشكلات روبرو می شوید و دوست دارید انها را هر چه زودتر حل كنید.
 

جواب سوال چهارم:
 محل قرار دادن رزها نشان دهنده اشتیاق شما برای دیدن محبوبتان است. اگر انها را بر روی تخت میگذارید نشان می دهد كه دوست دارید او را زیاد ببینید.و اگر انها را لب پنجره قرار می دهید یعنی اگر او را زیاد هم نبینید تحمل می كنید.
 

جواب سوال پنجم:
 سوال پنجم نشان دهنده تفكر و طرز فكر شما در كاراكتر و شخصیت فرد محبوبتان است.اگر شما او را در حالی كه خوابیده است در اتاق می بینید.این به این معنی است كه شما او را همانطور كه است دوست دارید.و اگر او را بیدار دیده اید یعنی انتظار دارید او مطابق میل شما بشود.
 

جواب سوال آخر:
راه بازگشت به خانه نشان دهنده دوام عشق شماست. اگر راه كوتاه را انتخاب كرده اید مدت عاشق بودن و دوست داشتن شما كوتاه است و اگر راه بلند را انتخاب كرده اید مدت زیادی در عشق خود پایدار خواهید بود .
 

 امیدوارم خوشتون اومده باشه....نظر یادتون نره.......

[ یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:, ] [ 15:2 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

نصيحت هاي برادرانه

 

 

 پروردگارا مرا آن ده که خودم بيشتر حال مي کنم..! عواقبشم با خودم.. آمين

نميدانم با سيب به زمين آمدم يا گندم اما ميدانم با آب انگور به آسمان ميروم!

 گاهي وقتا به جاي خاموشي در جواب ابلهان ، بايد يه مشت بخوابوني زير چشمش!

 چون آدمي که ابله باشه ، معني اون سکوت رو هم نميفهمه....

 تا حالا دقت کردين زن ها وقتي لباس ميبينند هيجان زده ميشوند و مرد ها وقتي هيچ لباسي نميبينن...

 بروسلي رو کشتن ,,تختي روکشتن,,داداشي رو کشتن,,ولي تا حالا ديدي يه معتادرو بکشن؟نتيجه اخلاقي:ورزش بيشتر از اعتياد براي سلامتي ضرر داره !!!

 ايران دومين مصرف کننده مواد مخدر در جهان است خجالت نمي کشيد ؟ يه خرده همت کنيد تا قهرماني راهي نيست!

 

 اگه 9/9/90 ازدواج کنم نهمين سالگرد ازدواجمون ميشه 9/9/99 .... انجمن خلاقان بيکار

 

 دوستم يه پسر سه کيلويي زائيده، 4 ميليون و 500 هزار تومن پول بيمارستان داده
يعني دقيقاً کيلويي يک و نيم ميليون واسش در اومده

 ميگن يه نخ سيگار آدمُ آروم ميکنه،من موندم هيچگدوم از دوستاي من قد يه نخ سيگارم نيستن..

 به سلامتي اوني که بي کسه،اما ناکس نيست !!…
 

[ چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, ] [ 22:11 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

بخندیم.....

حرف زیاد زدم بیان یه کم بخندیییییم.................

 

تو تاکسي تو صندلي جلو نشسته بودم دوتا خانوم و يه ملا هم تو صندلي عقب نشسته بودن.
انگاري ملا خودش رو زيادي چسبونده بود به خانومه که يه دفعه خانومه برگشت گفت: حاج آقا کونت رو بکش اونور!
ملا که حسابي جا خورده بود گفت: خانوم مودب باش! اين چه طرز حرف زدنه!
خانومه گفت: خب چي بگم وقتي کونت رو چسبوندي به من؟!
اين که ديگه خيابون پهلوي نيست که اسمشو عوض کنين،بکنين امام خميني!
اسمش کونه هميشه هم کون مي مونه!

(ببخشینا..این کمی بی ادبی بود.....)

اینم کمی شوخی با آقا پسرا......

 

چرا روان درماني مردها کمتر از زنها طول ميکشه؟

معمولا” بايد در روان درماني به دوران کودکي بازگشت و مردها هميشه در همون دوران به سر مي برند
 

 

شباهت پسرها با سوسک:

- مثل اونا کثيفن

- مثل اونا تو کوچه خيابون ولند

- مثل اونا ترسناکند

- مثل اونا سياهند

- مثل اونا مرموزند

 

 


مرد امريکايي : يه زن داره يه دوست دختر (دوست دخترشو بيشتراز زنش دوست داره)

مرد ايراني : يه زن داره سي تا دوست دختر (مامانشو رو از همه بيشتر دوست داره!!!)
 

 

پسرها 5 دسته هستند:

‌گروه اول پسرايي هستند که دخترا رو بدبخت ميکنن!

گروه دوم پسرايي هستند که اشک دخترا رو در ميارن!

گروه سوم پسرايي هستند که جوون دخترا رو به لبشون ميرسونن!

گروه چهارم پسرايي هستند که کاري ميکنن دخترا روزي 100بار‌آرزوي مرگ کنن!

گروه پنجم پسرايي هستند که به اشتباه فکر ميکنن جزو هيچکدوم از گروههاي بالا نيستن
 

 


بهترين مدرک دروغ بودن قصه ها چيه؟

مجرده ! شاهزاده افسانه اي هميشه خوش تيپ و باهوش و پولدار و مجرده
 

 

آدما مي تونند پسر باشن اما پسرا نمي تونند آدم باشن

(با این موافقم....)

 

ا شوهر خود نيز مثل‌ يک کتاب‌ رفتار کنيد ، فصلهاي‌ خسته‌ کننده‌ آن‌ را اصلا نخوانيد . (( سوني‌ اسمارت ))

 

زن خوب تو دنيا مثلا دايناسوره که نسلش منقرض شده ، ولي مرد خوب مثل سيمرغ ، که از اول هم افسانه بوده

 

[ چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, ] [ 21:58 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

عیدتون مبارک.....

 

سلاااااام

اولا که عیدتون مبارک...............ایشالله سالی پر از موفقیت واستون باشه.....

دومن تبریک......چون الشباب رو 6 تاییش کردیم.........(عجقمان هم گل زد)

سومن میخوام تو این سال جدید دو کلام حرف حساب بزنم.......پس با اجازه....

دوستان چند وقتیه دارم به طرز فکر ادما فکر میکنم ولی متاسفانه به نتایج خوبی نرسیدم....این روزا آدما

همش دنیا رو اونجوری که دوست دارن میبینن و متاسفانه بیشترشون هم اونو تلخ میبینن من تو زندگیم سختی

زیاد شیدم ولی فکر میکنم مهم نیست چقدر زندگیتون سخته شما باید با دید خوب به دنیا آدماش نگاه کنین و یه

چیز دیگه تو رو خدا به همدیگه فرصت بدین...یه موقع هایی یه اتفاقاتی میافته که آدم فکر میکنه تمام فقط خودش

ادم خوبه است و دیگران آدم بده و خلاصه بگم حتی نمیذاره طرف مقابلش واسش توضیح بده تو رو به هر آنچه

میپرستین بیاین توی این سال جدید این چند تا نکته رو رعایت کنیم قوووول میدم دنیاتون خیییییلی قشنگ میشه...

اولا که عینک های بدبینی رو از رو چشمای نازتون بردارین....2ومن به همدیگه فرصت حررف زدن بدین...3وم اینکه اینو

بدونین که شما همیشه ادم خوبه نیستین......4رم اینکه خدا رو به یاد داشته باشید...مرسی....

[ چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, ] [ 21:47 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

شنبه....

سلااااام.......آقا من بالاخره بعد از کلی وقت 5شنبه رفتم آستارا.......هورااااااااا ولی....

چشمت روز بد نبینه...آستارا باد میومد در حد سونامی......ببخشید...طوفان...ولی به هر حال بد نبود...قیمت ها

عین رشت نبود اسباب ها هم خیییییییلی بهتر از رشت بود ولی با این حال بازم گروون بود...ولی نه اینکه من

امسال کللللی عیدی گرفته بودم....جو منو گرفت از هر چیزی 2 تا خریدم...

داشتیم میرفتیم تصادف کردیم...

بابا بزرگم داشت سبقت میگرفت یهو زاااارت یکی زد پشتمون...زیاد آسیب ندیدیم...

حالا داشتیم بر میگشتیم رو بگو.....یه تیک آف کشیدیم در حد شوماخر....آخرم زدیم این مانع ها رو داغون

کردیم...من داشتم به زکیه اس ام اس میدادم....اون رفت واسم صدقه انداخت...فکر کن دیگه چی بووووود..

شب در نهایت خستگی ساعت 11 خوابیدم  جیش..بوس...لالا....

صبح(جمعه) رفتیم خونه مادر بزرگ گرام....حالا داشتیم فکر میکردیم چی کار کنیم که بعد از ظهر مامان بزرگه نره

آستانه...اخه فوتبال داشت...پرسپولیس-نفت تهران...که نرفتیم (به بهانه ی هوای بد ) ولی چه فایده...شوی ما

روی نیمکت بود(علی کریمی رو میگم)....خسته بود بچه ام....ولی همین جوری الکی الکی بریم...با یه گل یه

خودی و یه گل مسخره...بازی چرتی بودا ولی خوب شد که بردیم...باس برم سراغ امروز که از همه مهم تره...

شنبه:آقا 3 روز مونده تا عید رشت داره کرور کرور برف میباره...مامان منم که طبق معمول داره غصه

میخوره...اخه ازبرف خوشش نمیاد تازه خونه ی ما هم سقف درست حسابی نداره....به هر حال من توی اون برف

رفتم ویژه نامه روزنامه پیروزی خریدم....خیلی باحال بود...مصاحبه هاشون منو کشت از خنده...میگفتن خسیس

ترین بازیکن تیم محمد نصرتیه اخه 10 ساله 1 ماکسیما داره....زن ذلیل ترین هم که نگو نگو مجتبی شیری...بدون

اجازه زنش آب نمیخوره....

کلی پوستر هم داشت همه رو چسبوندم به اتاقم....

بعد رفتم نت دیدم آخیییی عجقم بازم کار خیر کرده .....

علی کریمی جونم به یه دخترک آدامس فروش امضا داده...منم میخواااام....خلاصه رفتم تو سایت خبر آنلاین و

اونجا کلی نظر بود ولی امان از دست این استقلالی های حسود.....انقدر رت و پرت گفته بودن...خب حق هم دارن

آخه بازیکن های استقلال که از این کارا بلد نیستن(به جز ناصر خان حجازی)...استقلالی ها یا باید به مربی هاشون

بد و بیراه بگن...(مجتبی جباری)...یا اینکه خبرنگارای بد بخت رو بگیرن زیر باد مشت و لگد...(تیموریان)..خب باید هم

حسادت بورزند به چنین بازیکنی...حالا هرچی..

اومدم همین حرفا رو توی خبر آنلاین بذارم...نمیدونم چرا تا میرم تو سایتش کامپیوترم میهنگه...به زکیه اس دادم

گفتم یه کاری واسم بکن یوهو...گوشیم هنگید....خاموش شد....آخه صبح از دستم افتاده بود ..از یه ارتفاع بلند...

خلاصه یه آشنا داریم بردم درستش کنه اونم نه گذاشت نه برداشت

20000 تومان ازم گرفت گوشی رو که روشن کرد ..دید یا ابلفضل...16 تا اس ام اس دارم.....بدبخت هنگ کرد....

طبق معمول من جواب نداده بودم ...زکیه هم خودشو داشت میکشت....باهام قهر کرده..گوشیشم خاموشه....زکیه

جونی ...آجی گلم معذرت میخوام بابا....چی کار کنم؟؟؟و دیگر...هیییییچ....

[ شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, ] [ 18:3 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

سلام و صد سلام

سلاااااام دوستان

دیروز 2 شنبه مدرسه محوری بود اعصابم خورد شد.خیلی روز چرتی بود.

بعد از ظهرم که پرسپولیس بازیداشت بامس کرمان روز روز جوادکاظمیان بود.پنالتی گرفت و در نهایت تعجب علی

کریمی نتونست گلش کنه.منم تمام 45دقیقه اول رو گریه کردم!

نه اینکه فکر کنین چون نتونست گلش کنه گریه کردما!نه ...

چون دلم واسش سوخت گریه کردم چون میدونستم حالا اگه تیم ببره یا مساوی کنه

همه ی تقصیرا رو میندازن گردن اون....هیچکس

نمیگه بابا این آدم34  تا گل ملی فقط زده!

حالا یه بارم خراب شده مگه چیه؟بابا جان لیونل مسی پنالتی رو خراب

کرده این که علی کریمیه......

خلاصه زکیه کلی تلاش کرد تا من آروم شدم حالا بماند که بعد از بازی چه اتفاقی واسم افتاد.

سه شنبه.....

ما امروز امتحان زبان فارسی داشتیم و من هیییییییییییییییییچی نخونده بودم(دقیقا به همون شدت بخونین)

خلاصه....

شمکم هم درد میکرد با هر بد بختی بود امتحان دادم....ولی گند زدم..هه هه هه....

مدرسه ما گفته باید تا 5شنبه بیاین مدرسه

منم جوووووووش اوردم آخه بابا ولشون کنی میگن تعطیلات عید هم بیاین مدرسه....

ظهر رفتم طبق روال هرروز روزنامه بخرم دیدم الهیییییییییییییییییی بمیییییییرم

علی جانم گفته:معذرت میخوام نتیجه بازی تقصیر من بود اهه اهه اهه......اشکال نداره عجقم فدای یک تار

موهات....دیگه هیچی دیگه..اها راستی

امشب چهارشنبه سوریه ولی خب طبق معمول اتفاق خاصی واسه من نمیافته...در نتیجه از شمادوستام میخوام

خاطرات چهارشنبه سوری خود را واسه من بنویسین..تا درودی دیگر بدرود

[ سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:سه شنبه,چهارشنبه سوری,مدرسه, ] [ 17:43 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

اتفاقای خیییلی خوب....

دیروز در کمال آرامش خوابیده بودم که یهو هییییییییییییم هیییییییییییییم هیییییییییییییم(صدای ویبره گوشیمه)

ور داشتم زکیه بود انقدر بچه ام خوشحال بود فکر کردم جدی جدی شیث رضایی ازش تقاضای ازدواج کرده...حالا هی

من میگم چیه؟هی میگه چرا آروم حرف میزنی...بابا بگو....خلاصه گفت

 

.

.

.

گفت:گروه تئاترمون اول شده.........هورااااااااااا

من دیگه انقد خر ذوق شدم خوابم نبرد...

دیگر اتفاق خوب امروز بود که پونه گفت......اونم تو مسابقات داستان

نویسی اول شده....اونم هوراااااااا.از همین جا به این دوست گلم تبریک

میگویم....

راستی امروز ۲ عدد امتحان داشتیم انگلیسی و دین وزندگی...

انگلسیی که مثل همیشه خوب بود....اما دین و زندگی...

ما امروز دینی نداشتیم معلممون میخواست ساعت آخر جای جغرافی بیاد ازمون امتحان بگیره...

نیومد نیومد نیومد گذاشت ۱۰ دقیقه آخر اومد ما هم همه داد و بیداد که آخه خانوم بوووووووووق

مگه تو ۱۰ دقیقه که الان شده بود ۵ دقیقه مشه امتحان داد؟

خلاصه.....من رفتم اون آخر نشستم.....امتحان اوپن بوک دادم...

کامل هم میشم...نه بیا کاملم نشو...

و دیگه همین.....

 

[ یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, ] [ 21:14 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

سلاااااام

حالا وایسا ببین این هفته چی شد.......اول ازاینکه هم من و هم مهتاب قبول شدیییییییییییییییییییییییییم.......بزن

به افتخارمون....هوراااا

.مهتاب رو نمیدونم ولی من لب مرزی قبول شدم...

.حالا هرچی دوم اینکه یه امتحان ریاضی دادم در حد لالیگا ......افتضاح بود ....فقط ۱ سوال رو درست نوشتم......

دیگه روزای آخر سال ۹۰ هس ولی من...هنوز لباس نخریدم.......اهه اهه اهه....آخه بابا اینا الان ۴ هفته اس

میخوان برن آستارا ولی نمیرن........نوموخوام......همه بروبکس وسایلاشونو خریدن............

راستی دیشب با مامی گرام رفتیم دسر خوردیم خییییلی خوشمزه بود آخه میدونین میخواستم یه کاری کنم ننه ام

باهام کامل آشتی کنه ...

آخه ۵ شنبه مهفام ساعت ۷ اس داد دوجین بیا بریم دور بزنیم...مامان هم کمی تا قسمتی ناراحن شد....

ولی بالاخره اجزه داد برم...منم رفتم تااااااا ساعت ۹....یه دفعه دیدم اس دارم....کیه کیه؟مادر گرامیه...

فقط متن اس رو داشته باش:

ساعت ۹ شب دو تا دختر تنها تو خیابون میدونی یعنی چییییییی؟

آقا چشمت روز بد نبینه من دیگه خودمو خیس کردم.....بدو بدو خواستم سوار تاکسی شم...

حالا مگه تاکسی گیر میاد؟بنابراین با همان پای چلاقم...دوباره با ۳ سانت پاشنه....کلی مسافت را دویدم

(دویدم و دویدم)

تا به یه تاکسی رسیدم...حالا ترافیک بود در حد  حرکت حلزون خلاصه نصف راه پیاده شدم ترجیح دادم همچنان

بدوم.....همچنان دویدم تا به خونه رسیدم....مادر گرام چند حرف کوبنده به ما زد....ولی زود آشتی کرد......و دیگر

هیچ ...ا

ها راستی ۲ تا اتفاق خوب دیگه هم افتاد....ولی نمیگم..تو پست بعدی میگم بااااای........

[ یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:من,مدرسه,تئاتر, ] [ 21:12 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

امروز:دوشنبه

صبح من رفتم تا از زکیه روزنامه پرسپولیس رو بگیرم و بخونم...حدس  بزن واسم چی

آورده بود؟پوستر علی کریمی من دیگه مردم از ذوق....هرچند مدتی بعد یکی از بچه ها

زد تو حالا...به هر حال من باید واسه فزیک کنفرانس میدادم...

خوب بود تپق نزدم....

ساعت بعد طبق معمول هر روز امتحان رو کنسل کردیم...هندسه داشتیم.....ولی حیف شد

آخه من خیلی خونده بودم

حالا هرچی....امروز ه اتفاقی افتاده بود تو مدرسه مون خانوم دولتی(دبیر هندسه ما و دبیر

ریاضی مهفام اینا) تو کلاس مهفام اینا گریه کرده بود!

آخه یکی از بچه ها باهاش دعوا کرده بود اینم بهش برخورد و گفت:(با بغض)من دیگه

کلاس شما نیام اهه اهه....

خلاصه....

فکر میکردم فردا میریم آستارا ولی...نمیرییییمآخه ما هرسال میریم اونجا خرید میکنیم....

ولی الان ناراحتم که نمیریم

وااای الان زکیه منو دعوا میکنه

آخه قرار بود من برم تو اون یکی وبمون پست بذارم ولی

هنو اینجام پس من فعلا میرم بااااااای

[ یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, ] [ 21:2 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

با نام و یاد خدا

سلااااااااام....

 

از امروز میخوام با شما ها حرف بزنم مطمئنم که اتفاقاتی که در طول

روز واسه من پیش میاد واستون جالبه......(کلی میخندین)پس بذارین از

همین امروز شروع کنم.....

برای اینکه بتونین سر از مطالب من در بیارین باید در ابتدا یه سری از اشخاص رو بهتون معرفی کنم....پس لطفا توجه فرمایید:

 

۱مامان :آدمی جدی ولی در عین حال بسیار مهربون که در واقغ توی خونه جاهامون با هم عوض میشه.یعنی من میشم مامان و اون میشه بچه و البته بهترین دوستم.....

۲-مهفام:رفیق گرمابه و گلستان...:آدمی به شدت تنبل-بد قول ولی در عین حال فوق العاده قابل اعتماد و شوخ.

۳-نیکا:دوستم توی کلاس و کسی که باید همشه دفتراشو به من بده تا از روش جزوه ها رو بنویسم....

۴-مهتاب:بچه زرنگ کلاس...معدل:۲۰ !ولی عمرا بهش نمیاد درس خون باشه..بنده خدا همیشه باید به من هندسه یاد بده!

۵-یکتا:دختری فوق العاده باحال و با اراده(خودش میدونه چرا!!!)

۶-آتنا:لوپ قشنگ من....و دیگر هیچ.....وای نه بذار بگم با جنبه در حد لالیگا!

۷-فاطی:دوست خل و چل من.....(یعنی عاشقشم)

۸-پونه:گاهی اذیت میکنه ولی انقدر خوب هست که به اذیت هاش می ارزه!

۹-اقلیما:خانوم گیتاااار!

۱۰-زکیه:وااای خدا فوق العاده،ماه،فوتبالی عین خودم،پرسپولسی،اصلا نمی دونم چی بگم.....عاااااشقشم....

۱۱-سارا:هم تیمی من در تیم بدمینتون مدرسه...خیلی بچه ی باحالیه....

حالا بریم سراق افراد متفرقه......

۱-علی کریمی:دیگه معرف حضورتون هست ولی!باید بگم من عااشق انسانیت و بازیش هستم و خودم خوب میدونم قیافه نداره ولی امیدوارم یه روز از نزدیک ببینمش

فعلا کسی یادم نمیاد اما اگه یادم اومد بهتون میگن.....

[ یک شنبه 21 اسفند 1398برچسب:من,خاطرات روزانه, ] [ 20:57 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::