شنبه....

دنیای من

شنبه....

سلااااام.......آقا من بالاخره بعد از کلی وقت 5شنبه رفتم آستارا.......هورااااااااا ولی....

چشمت روز بد نبینه...آستارا باد میومد در حد سونامی......ببخشید...طوفان...ولی به هر حال بد نبود...قیمت ها

عین رشت نبود اسباب ها هم خیییییییلی بهتر از رشت بود ولی با این حال بازم گروون بود...ولی نه اینکه من

امسال کللللی عیدی گرفته بودم....جو منو گرفت از هر چیزی 2 تا خریدم...

داشتیم میرفتیم تصادف کردیم...

بابا بزرگم داشت سبقت میگرفت یهو زاااارت یکی زد پشتمون...زیاد آسیب ندیدیم...

حالا داشتیم بر میگشتیم رو بگو.....یه تیک آف کشیدیم در حد شوماخر....آخرم زدیم این مانع ها رو داغون

کردیم...من داشتم به زکیه اس ام اس میدادم....اون رفت واسم صدقه انداخت...فکر کن دیگه چی بووووود..

شب در نهایت خستگی ساعت 11 خوابیدم  جیش..بوس...لالا....

صبح(جمعه) رفتیم خونه مادر بزرگ گرام....حالا داشتیم فکر میکردیم چی کار کنیم که بعد از ظهر مامان بزرگه نره

آستانه...اخه فوتبال داشت...پرسپولیس-نفت تهران...که نرفتیم (به بهانه ی هوای بد ) ولی چه فایده...شوی ما

روی نیمکت بود(علی کریمی رو میگم)....خسته بود بچه ام....ولی همین جوری الکی الکی بریم...با یه گل یه

خودی و یه گل مسخره...بازی چرتی بودا ولی خوب شد که بردیم...باس برم سراغ امروز که از همه مهم تره...

شنبه:آقا 3 روز مونده تا عید رشت داره کرور کرور برف میباره...مامان منم که طبق معمول داره غصه

میخوره...اخه ازبرف خوشش نمیاد تازه خونه ی ما هم سقف درست حسابی نداره....به هر حال من توی اون برف

رفتم ویژه نامه روزنامه پیروزی خریدم....خیلی باحال بود...مصاحبه هاشون منو کشت از خنده...میگفتن خسیس

ترین بازیکن تیم محمد نصرتیه اخه 10 ساله 1 ماکسیما داره....زن ذلیل ترین هم که نگو نگو مجتبی شیری...بدون

اجازه زنش آب نمیخوره....

کلی پوستر هم داشت همه رو چسبوندم به اتاقم....

بعد رفتم نت دیدم آخیییی عجقم بازم کار خیر کرده .....

علی کریمی جونم به یه دخترک آدامس فروش امضا داده...منم میخواااام....خلاصه رفتم تو سایت خبر آنلاین و

اونجا کلی نظر بود ولی امان از دست این استقلالی های حسود.....انقدر رت و پرت گفته بودن...خب حق هم دارن

آخه بازیکن های استقلال که از این کارا بلد نیستن(به جز ناصر خان حجازی)...استقلالی ها یا باید به مربی هاشون

بد و بیراه بگن...(مجتبی جباری)...یا اینکه خبرنگارای بد بخت رو بگیرن زیر باد مشت و لگد...(تیموریان)..خب باید هم

حسادت بورزند به چنین بازیکنی...حالا هرچی..

اومدم همین حرفا رو توی خبر آنلاین بذارم...نمیدونم چرا تا میرم تو سایتش کامپیوترم میهنگه...به زکیه اس دادم

گفتم یه کاری واسم بکن یوهو...گوشیم هنگید....خاموش شد....آخه صبح از دستم افتاده بود ..از یه ارتفاع بلند...

خلاصه یه آشنا داریم بردم درستش کنه اونم نه گذاشت نه برداشت

20000 تومان ازم گرفت گوشی رو که روشن کرد ..دید یا ابلفضل...16 تا اس ام اس دارم.....بدبخت هنگ کرد....

طبق معمول من جواب نداده بودم ...زکیه هم خودشو داشت میکشت....باهام قهر کرده..گوشیشم خاموشه....زکیه

جونی ...آجی گلم معذرت میخوام بابا....چی کار کنم؟؟؟و دیگر...هیییییچ....



نظرات شما عزیزان:

حورا
ساعت18:55---27 اسفند 1390
وبت قشنگه

وقت کردی به منم سر بزن

اگه مایل به تبادل لینک هستی به خبر بده
پاسخ:سلام حورا جون مرسی..اره عزیزم.مایلم ناجور..منو با اسم دنیای من لینک کن و بگو با چه اسمی بلینکمت...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, ] [ 18:3 ] [ روژین ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::